قفل تعطيلي برغرفه هاي بازارچه مرزی ميلک

مشاهدات عيني خبرنگار خراسان ازسفر به سيستان و بلوچستان
قفل تعطيلي برغرفه هاي بازارچه ميلک
اين جا «نيمروز» است، سرزمين اسطوره اي و تاريخي ايران زمين، سرزمين مورد علاقه باستان شناسان، زادگاه رستم دستان،قهرمان حماسي شاهنامه فردوسي و سرزمين مردمان سخت کوش ، ساده زيست و نجيبي که در طول تاريخ با شجاعت، رشادت و غيرت مثال زدني از مرزهاي کشور نگهباني کرده اند.رودخانه پرآب هيرمند نيز که به درياچه هامون مي ريزد همواره براي مردم مهربان سيستان برکت و روزي را در برداشته است به گونه اي که روزگاري اين جا به انبار غله ايران شهرت داشت اما خشکسالي هاي اخير و شرايط ويژه اي که بر مرزهاي شرقي ايران در اين سال ها حاکم شده است شرايط ديگري را براي سيستان و مردم خونگرم آن رقم زد و اقتصادي که بر پايه کشاورزي و دام پروري پررونق منطقه مبتني بود به تدريج به سوي قاچاق به ويژه قاچاق کالا و سوخت روي آورد تا جايي که در ۱۵- ۱۰ سال اخير سيستان به روش هاي مختلف مورد تاخت و تاز قاچاق و قاچاقچيان قرار گرفت و اين طور شد که اين تجارت کثيف با اين منطقه عجين شد ، اما با تلاش هايي که در اين سال ها انجام گرفت که بروز عيني آن هم طرح انسداد مرزهاي شرقي بود تا حدودي از حجم قاچاق کاسته شد اما با اين حال اين پايان ماجرا نيست.با اين اوصاف در ادامه سفر به مناطق صفر مرزي سيستان و بلوچستان و در نزديکي مرز ايران و افغانستان پس از عبور از شهرستان مرزي زهک و بازديد از چاه نيمه ها و کانال هاي انتقال آب آن که در نوع خود شايد کم نظير است و عمدتا به وسيله سدهاي کوچکي ميزان عبور آب تنظيم مي شود و به طور دقيق و جالب توجهي با استفاده از شيب زمين مزارع وسيع دشت سيستان را آبياري مي کند وارد بازارچه مرزي«ميلک» مي شويم محلي که با فنس هاي بلند احاطه شده است و ساختماني سوله اي شکل در وسط و چند انبار نيز در اطراف آن قرار دارد. 

داخل اين محوطه پر شده از مصالح ساختماني که البته بيشتر آن ها سيمان، آهن و آجر است.وارد بازارچه مي شويم اولين موردي که به چشم مي آيد غرفه هاي خالي و بسته بازارچه است! در تمامي غرفه ها که به حدود ۴۰ تا ۵۰ باب مي رسد قفل و فقط غرفه فروش اغذيه آن باز است.يکي از غرفه داران مي گويد: از زماني که واردات از افغانستان ممنوع شد اين بازارچه از رونق افتاد.وي که به گفته خود، در حال حاضر به واسطه گري مشغول است، اظهار داشت: از طريق اين بازارچه ديگر هيچ کالايي وارد نمي شود و ما فقط مي توانيم به صورت محدودي صادرات داشته باشيم که بيشتر شامل مصالح ساختماني است. «محمودي» گفت: البته بيشتر غرفه داران در حال حاضر به کار واسطه گري مشغول اند و ما معمولا با پول تاجران افغاني، سيمان و ديگر مصالح ساختماني را مي خريم و در قبال آن ها مبلغي را دريافت مي کنيم.وي با انتقاد از استانداري سيستان و بلوچستان افزود: سال ۷۵ از متقاضيان غرفه هاي بازارچه ميلک، استانداري ۳۰ ميليون ريال دريافت کرد و بخشداري زهک و فرمانداري زابل هم مبالغي از ما گرفتند و با پول غرفه داران بازارچه را ساختند با اين حال سالي ۴۵۰ هزار تومان از ما اجاره مي گيرند. وي تصريح کرد: در حال حاضر بازارچه بي رونق است چرا که به ما اجازه واردات کالا از افغانستان را نمي دهند اگر در اين جا هم مانند مرز ميرجاوه اجازه داده شود و حتي به صورت محدود کالا وارد شود اين بازارچه رونق مي گيرد و اشتغال زايي بالايي در اين منطقه محروم انجام مي گيرد.از بازارچه خارج مي شوم و به سمت گمرک  مرزي حرکت مي کنم به صف چند کيلومتري خودروهاي پشت پايانه برمي خورم، در اين جا به وسيله پلي که بر روي يکي از دوشاخه بزرگ هيرمند وجود دارد مرز ايران و افغانستان از هم جدا مي شود جالب اين که در اين هواي گرم، نوجوانان افغاني در آن سوي رودخانه در حال آب تني بودند اما اين سوي مرز مسدود است و امکان دسترسي به رودخانه براي مرزنشينان ايراني مهيا نيست.به نظر مي رسد نظم درستي بر اوضاع اين مرز حاکم نيست چند نفر از رانندگان خودروهاي افغاني جمع شده اند و با غرولند مي خواهند پيش فرمانده هنگ مرزي مستقر در کنار پل بروند اما سربازان مانع عبور آن ها مي شوند.ماموران مرزباني با استقرار بر روي پل به عنوان آخرين قسمت کنترل، نحوه تردد و همين طور گذرنامه و مدارک گمرکي کساني که قصد خروج يا ورود را دارند، کنترل مي کنند. کمي عقب تر در مقابل پايانه اوضاع از اين هم بدتر است و هيچ کس تکليف خود را نمي داند. عده اي درون خودرو خوابيده اند، عده اي از خودروهاي خود پايين آمده اند و اوضاع را سرک مي کشند و بعضي ها به داخل سالن پايانه مرزي رفته اند. در مجموع حرکت خودروها به طور کامل مختل شده است و در مدت حدود يک ساعتي حضورم در محوطه پايانه، فقط رانندگان يکي دو خودرو توانستند مجوز خروج بگيرند از آن طرف هم فقط ۲ کاميون افغاني وارد ايران شد. ظاهرا مهم ترين قسمت مورد مناقشه باک هاي سوخت خودروهاي ترانزيتي بود و کنترل ميزان گازوئيل باک ها زمان بسيار زيادي را مي گرفت به طوري که به گفته نماينده مردم زابل در مجلس شوراي اسلامي به دليل سخت گيري هايي که بر کنترل ميزان سوخت خودروهاي ترانزيتي و صادراتي انجام مي شود برخي کاميون ها تا چند روز در صف هاي طولاني اين مرز به انتظار انجام مراحل گمرکي خود هستند!«عباس علي نورا» متذکر مي شود اصلا خوب نيست که خودروهاي ترانزيتي با وجود اهميت اقتصادي زيادي که دارند براي عبور از مرز ايران چندين روز در صف هاي طولاني منتظر باشند.وي مي گويد: اين مشکلات به راحتي قابل حل است اما ظاهرا قرار نيست کسي آن ها را حل کند.در حال حاضر به گفته مقامات مسئول ، روزي ۱۵۰ تا ۱۶۰ خودروي ترانزيتي از ايران وارد افغانستان مي شود و از آن طرف هم به همين ميزان وارد کشور مي شود که به همراه خودروهاي افغاني که از ايران مصالح ساختماني، آهن، لاستيک کهنه و مواد غذايي صادر مي کنند، روزانه شاهد عبور حدود ۵۰۰ خودرو از مرز ميلک هستيم که با ايجاد امکانات مناسب و تسهيل در تبادل کالاها مي توان به طرز چشمگيري ظرفيت مبادلات اين مرز را افزايش داد. در مقابل چنان چه روند کنوني ادامه پيدا کند، صاحبان کالاها و رانندگان خودروهاي ترانزيتي ديگر رغبت چنداني به ترانزيت کالا از اين مرز ندارند و با توجه به تسهيلاتي که پاکستان براي خودروهاي ترانزيتي در نظر مي گيرد، کالاهاي خود را از آن مسير به افغانستان منتقل مي کنند، اين در حالي است که ترانزيت کالا از طريق ايران براي آن ها مقرون به صرفه تر و سريع تر به لحاظ کوتاه بودن بعد مسافت انجام مي شود.يکي از رانندگان که از انتظار بيش از حد در پايانه مرزي به شدت کلافه است، مي گويد: شايد باور نکنيد اما ۴۸ ساعت است که در صف خودروها براي انجام امور گمرکي ايستاده و ديگر خسته شده ام و هيچ کس حاضر به پاسخ گويي نيست.«باروثي» افزود: با اين اوصاف اگر ۲۴ ساعت ديگر هم از اين مرز خارج شوم کلاهم را به هوا مي اندازم!از او مي پرسم در آن طرف مرز چقدر معطل مي شوي؟ که پاسخ مي دهد: در آن طرف هيچ معطلي نداريم و سريع کار ما را راه مي اندازند هرچه هست در اين طرف است.وي که تريلي اش حامل کالاي ترانزيتي است، اظهار داشت:
آيا درست است که يک خودرو که بار ترانزيتي دارد اين قدر در انتظار باشد، يک بار در گمرک بندر عباس امور و تشريفات گمرکي را انجام داده ام و متوجه نمي شوم اين همه کاغذبازي در اين جا براي چيست؟!وي اصلي ترين دليل مشکلات موجود را نبود هماهنگي در نزد دستگاه هاي دولتي حاضر در مرز مي داند و مي گويد: هر دستگاهي براي خود قانون جداگانه اي دارد و هرکدام مي خواهد نظرش را بر ديگري اعمال کند، با اين وضع فکر کنم بهتر است از مسير ديگري به فکر ترانزيت کالاهاي خود باشم.وي اضافه مي کند: مسئولان مي گويند روزي ۱۵۰ تريلي از اين مرز ترانزيت مي شود در حالي که من فکر مي کنم با روندي که در حال حاضر بر مرز حاکم است روزي ۵۰ تريلي هم ترانزيت نشود...در آن هواي سوزان نيمروز تابستان در حالي که هنوز جوابي براي اين سوال که چرا بايد اين خودروها ساعت ها در صف هاي کيلومتري منتظر بمانند پيدا نکرده ام از پايانه مرزي ميلک خارج مي شويم و به سمت شهرستان هيرمند يا همان دوست محمد ديگر شهر مرزي سيستان حرکت مي کنيم. با اين حال صف خودروها تا کيلومترها بعد از مرز هم چنان ما را همراهي مي کنند. ادامه دارد
جای بسی تاسف دارد که بسیاری از توانمندی های بلوچستان این طور به دلیل ضعف مدیریت متمرکز به تمسخر گرفته شود و مرزهایی که باید به فرصت مبدل شود در استان ما بیشتر به عنوان یک تهدید به آن نگریسته میشود و بسیپاری از پتانسیل هایی که می توان از قبال آنها اشتغال زایی را در استان محروم بلوچستان تقویت کرد در حال از دست رفتن است و معمولا هم مسوولان خیلی راغب به حل بعضی مشکلات اقتصادی استان پهناور اما مستعدد بلوچستان نیستند و به نوعی می توان گفت سعی دارند عنوان محروم را کماکان ، بلوچستان به دنبال داشته باشد و این در حالیست که مسوولان ارشد دولت دهم در شعارهای خود همیشه تاکید داشته اند که استان بلوچستان باید به سرعت  به استانهای در حال توسعه برسد اما این مهم بر اساس شواهد مثل اینکه سرلوحه کاری مسوولان استانی نبوده و نخواهد بود و آیا این است حق مردم غیورمند بلوچ......

0 نظرات:

ارسال یک نظر